فاصله ها

فاصله ها هیچ وقت
دوست داشتن را کمرنگ
نمی کنند
بلکه دلتنگی را بیشتر می کنند

علی محمد افغانی

نظرات 2 + ارسال نظر
دلارام سه‌شنبه 26 مرداد 1395 ساعت 18:22

روزها می گذرند
یکی پس از دیگری
و هیچ اتفاقی نمی افتد

اتفاق یعنی تو
که بند کنی دلم را
به بند بندِ زندگی

تا روزهایم جان بگیرند
و شب هایم بی درد بگذرند

تو اتفاق نمی افتی
و دلم ترک می خورد
از انتظار

و این منم
که ذره ذره
از پا
می افتم!


سارا_قبادی

میان من و تو
فاصله یک باران ست
و خیالت که مرا
از پنجره می گیرد
و می برد
قدم زنان تا عشق.
می رسم به تو
با تن پوشی از آغوش
و دست هایی
پر از طراوت اوّلین سلام
گل سرخی
که گلبرگ گلبرگ
در صدای عطرها
هجا می کند تو را.
میان من و تو
فاصله یک باران ست.

پرویز صادقی

دلارام سه‌شنبه 26 مرداد 1395 ساعت 18:20

امان از دلتنگی....
وقتی میاد سراغت مثل یک حناق ته گلوت میشینه نه بالا میاد نه پایین میره..
امان از دلتنگی،فشارش روی گلوته اما حس خفگیش تو ریه هاته نمیتونی نفس بکشی... سنگینیش رو قلبته نمیتونه راحت کارشو بکنه انگار تو دستهای دلتنگی فشرده میشه ،دردت میاد و اشکهات خود به خود می ریزه ..
امان از دلتنگی که شادترین هم باشی.. تو شادترین هم باشی.. لبهات از قهقه بسته هم نشه وقتی دلتنگی ته چشمات خیسه قلبت درد میگیره ونفست بالا نمیاد.. واینو فقط خودت میدونی...
دلارام

چیزی در تو مرا به دلدادگی می برد
آن سان که گل ها با کمند عطرها
پروانه ها را به دام می کشند.
چیزی در تو مرا به احساس عاشقانه می برد
آن سان که برکه ها ترانه ی رنگین کمان ها را
با لحن لالایی برای ماه می خوانند
چیزی در تو مرا به جاهایی می برد
که هرگز نرفته ام
به سلام اولین گل سرخ
به حضور سبز دستانت
به آغوش اولین شب عشق
که پر از ناز و نیاز و بوسه است
چیزی در تو دنیا را خالی می کند
تا تو تنها اویِ من باشی.

پرویز صادقی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.