بدین جهان نمی آیی باز

لب بر لب کوزه بردم از غایت آز
تا زو طلبم واسطه عمر دراز

لب بر لب من نهاد و می گفت به راز
می خور که بدین جهان نمی آیی باز

خیام

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.