ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
مرا در آغوشت بگیر
آغوش تو سرزمینی ست که
هیچ پرنده ای از آن
کوچ نمی کند
آغوش تو دریای ست که
نهنگ هایش
برای دیدن ساحل چشمانت
تن به خودکشی داده اند
آغوش تو فصل بی تکرار یک رویاست
همیشه بوی باران دارد
بوی عشق
و نفس هایم همیشه
از عطر پاک شکوفه هایش سرشار است
آغوش تو وعده خداست
در کتاب آسمانی
بهشتی که رود های عسلش
از لبان تو سرچشمه گرفته اند
محمد شیرین زاده
اگر مینویسم دوست دارم بدانی
در خلا دنیایِ بی جاذبه از نبودنت عجیب معلقم،
میچرخم و میچرخم و میچرخم
و در چشمهای ناباورِ یک سرگردانِ دلتنگ
کسی را می بینم شبیهِ خودم
که هنوز عاشقِ کسی ست شبیهِ تو
وجودی سایه وار و حضوری کمرنگ
حضوری بسیار بسیار کمرنگ
که نوشتن برایش
منصرف میکند مرا
از مرگ و نبودن .....
نیکی_فیروزکوهى
هر جای تناش که دست میگذارم
از تو نمیرنجد
جهان چیزی از تو به دل نگرفته
جز من که سر میبَرم در سینهام
وَ هرشب حرفم را گردن میزنم
تا ناگفتههایم به گردنِ تو نباشد
بگذار خودم به خودم بَد کرده باشم
حرفی نیست
به اندازهی چند دقیقهی آهنگی که دوست میداشتی
پا به پای صدای واژهها
سرم را از چشمانم خالی میکنم
تا صبح دیگر حرفی نیست
مگر تناش
دست که میکشم
چیزی از تو
در سرم زبان باز کند
سید محمد مرکبیان
سلام و درود احمد عزیزم قدر دان محبتت هستم
مهربانی و این تمام اعتراف هاست ...
خواهش میکنم محمدعزیز
من خیلی خوشحالم که از اشعار شما در وبلاگم استفاده میکنم
موفق باشی
با مهر
احمد