قلب من و تو

قلب من و تو
سرشار از عشق و اشتیاق است
ولی آن را پنهان می‌سازیم
هر گاه
چشمان من از عشق با تو گفتند
با فراق آن‌ها را مجازات می‌کنم

نازک الملائکه شاعر عراقی

نظرات 6 + ارسال نظر
دلارام چهارشنبه 6 مرداد 1395 ساعت 14:31

سلام جناب زیادلو

از اومدن به اینجا وخوندن انتخابهای زیبایتون خوشحالم ولذت میبرم
باشید همیشه پر انرژی با انتخابهای زیبایتون

سلام خانم دلارام عزیز
از اینکه بعد از مدتها لطف کردید و دوباره به اینجا سر زدید کمال تشکر را دارم
خوشحالم که انتخاب هایم را دوست داشتید
موفق و پیروز باشید
با مهر
احمد

دلارام چهارشنبه 6 مرداد 1395 ساعت 14:10

نه زیر خطی از سایه ی روشن .
اگر دوستم داری سیاه و سفیدم را دوست بدار
و خاکستری و سبز و طلاییو درهم .
روز دوستم بدار
شب دوستم بدار
و در بامداد با پنجره‌ ای باز !
اگر دوستم داری مرا تکه ‌تکه نکن
تمام و کمال دوستم بدار
یا اصلا دوستم ندار .

هوگوماوریس_کلاوس

آن ها که تنهایی زندگی نکرده اند
نمی فهمند
که سکوت
چگونه آدم را می ترساند
چگونه آدم با خودش حرف می زند
نمی فهمند که آدم،
چگونه به سمت آیینه می دود
در آرزوی دیدن یک همدم

اورهان ولی

محمد شیرین زاده سه‌شنبه 5 مرداد 1395 ساعت 14:17 http://m-bibak.blogfa.com

و تو

عزیز هزار نفر می‌ شوی

اما

عزیزِ دل عزیزت نیستی

و این غم‌ انگیز است

حالا بگو لعنت به تو

لعنت به این کلمات

لعنت به نبودنت

کجایی؟



((عباس معروفی))

می خواستم همه کارهایم را بکنم
و سر فرصت به دنبال او بروم
می خواستم اول
دنیا را عوض کنم
کتاب هایم را بنویسم
اسم و رسم به هم بزنم
برنده شوم
و بعد با دست های پر به دنبالش بروم
خبر نداشتم که
عشق منتظر آدم ها نمی ماند

گلی ترقی

هادی دوشنبه 4 مرداد 1395 ساعت 21:06

تو را به تعداد شمعهایی که بی تو روشن کردم،

دوست دارم.

تو را به اندازه تمام لحظه های نداشتنت

و به انبوه ترانه های ناسروده ام

دوست دارم.

تو را به وسعت شب و ستاره ها،

به عمق گرداب نگاهت

و به لطافت تبسم روی گونه هایت

دوست دارم.

تورا قبل از تو

تو را بعد از تو

عاشقانه دوست دارم.



#علی_اسکندرپور (هادی)
#کتاب_سمفونی_پاییز

مرا که متولد کرد
مادرم
زنهای همسایه
خدای احد و واحد
نه نمی دانم مرا که متولد کرد
تنها وقتی به دنیا آمدم که چشمهای سیاه تو را
گیسوان پریشان تورا
و لبهای خندانت رادیدم
من را تو به دنیا آوردی

نزار قبانی


سلام آقای اسکندرپور عزیز
ممنونم از حضورتان و شعر زیبایی که نوشتید با اجازه از این شعر در وبلاگم استفاده خواهم کرد
شاد و سلامت باشید
با مهر
احمد

نیلوفر یکشنبه 3 مرداد 1395 ساعت 12:19

برای من
دوست داشتن
آخرین دلیل دانایی است
اما هوا همیشه آفتابی نیست
عشق همیشه علامت رستگاری نیست
و من گاهی اوقات مجبورم
به آرامش عمیق سنگ حسادت کنم
چقدر خیالش آسوده است
چقدر تحمل سکوتش طولانی ست
چقدر ...!

سید علی صالحی

اینکه هر وقت
خودم را در آینه می‌بینم
یاد تو می‌افتم
یعنی چقدر عاشق توام؟
کجای تنم دنبالت بگردم
که نباشی؟
سبز آبی کبود من
کجای چشم‌هام تعبیه شده‌ای
که همواره هستی؟
کجای سینه‌ام به خواب رفته‌ای
که همیشه بیداری؟
کجای آینه‌ها خانه کرده‌ای
که سرگردانی؟
بگو... کجا؟
اگر نیستی
چرا من راه می‌روم می‌نویسم حرف می‌زنم می‌خندم؟
اگر نیستی
اصلاً چرا باشم؟

عباس معروفی


ممنونم از حضور صمیمانه تون و شعر زیبایی که نوشتید خانم نیلوفر عزیز
شاد و سلامت باشید
با مهر
احمد

محمد شیرین زاده یکشنبه 3 مرداد 1395 ساعت 03:57 http://m-bibak.blogfa.com

سلام و درود احمد عزیز خسته نباشی همه انتخاب هاتو خوندم و لذت بردم

سلام اقا محمد عزیز
با تشکر ازاینکه وقت گذاشتید و شعرهای این هفته را مطالعه کردی
خوشحالم که انتخاب هایم را پسندیدی
موفق باشی
با مهر
احمد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.