سال هاست قلبم را

سال هاست قلبم را
در نگاه کسی
گرم نکرده ام
عطری از شال و گردنم عبور نکرده
وَ عصای انگشتان کسی
دریای موهایم را
نشکافته است
سال هاست
به خودم پناه آورده ام
اما
هنوز باور دارم که عشق
می تواند
تنهایی های مرا بند بیاورد

مینا آقازاده

نظرات 2 + ارسال نظر
دلارام شنبه 22 خرداد 1395 ساعت 23:46

در وجودم ریشه کردی
قلبم نه
خود دلم را درگیر کردی
طبیبم گفت
دردت سرطان عشق است درمانی ندارد...

عباسی

نیمی از دلم را عشق فراگرفته
و نیم دیگرش را شعر
اما تو
نه عشق را می شناسی و
نه شعر را
از پشت تمام پنجره های باز و بسته
جستجویت می کنم
اما همیشه در دلم هستی

لطیف هلمت

سه نقطه های دلم ... چهارشنبه 19 خرداد 1395 ساعت 20:08 http://noghtehchinhayedelam.blogfa.com/


...............................................................
دنبال صدای تو می گردم
صدای حرف هایی که نمی زنی
آوازهایی که نمی خوانی و
آهی که نمی کشی.

جنگ
تو را در قاب عکس کنج اتاق زیباتر کرده است و
من را در وزش سال های طولانی
مثل پنجره کوچکی مدام باز و بسته می کند
پشت سر هم
روی پیاده رو راه می روم و
خرده ریز فریادها
به ته کفش هایم می چسبد.

تو مثل ابرها
از تمام شهر رفته ای
و من طوفان مهیبی ام
که تنها حیاط را به هم می ریزم...

فرناز خان احمدی

بیدار شو
که تن باغ برای شروع زندگی
منتظر نوازش دستهایت مانده
و گلهای آفتابگردانی
که خورشید خود را گم کرده اند
چشم به راه طلوع چشمانت
به پنجره ی اتاق خیره مانده اند.
بیدار شو
که درختان این باغ برای تنفس عطرت
دست به دامان نسیم شده اند
و فقط من می دانم
که انتظار آمدن تو
چقدر طاقت فرسا خواهد بود.

جاوید جوان

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.