چگونه فراموش کنم

چگونه فراموش کنم
که جوانی من
چطور سرد و خاموش گذشت ؟
چه راه ها
دوشادوش آن کس رفتم
که اصلا دوستش نداشتم
و چه بارها
دلم هوای آن کس کرد
که دوستش داشتم
حالا دیگر راز فراموشکاری را از همه ی فراموشکاران بهتر آموخته ام
دیگر به گذشت زمان اعتنایی نمی کنم
اما آن بوسه های نگرفته و نداده
آن نگاه های نکرده و ندیده را
چه کسی به من باز خواهد داد ؟

آنا آخماتووا

مترجم : احمد پوری

نظرات 2 + ارسال نظر
فرزانه جمعه 14 خرداد 1395 ساعت 09:34

سلام احمد عزیز. امیدوارم احوالتون خوب باشه.
چقدر سروده های زیباو قابل تاملی را انتخاب کردید. درود بر شما
مخصوصا سروده ی بانو آنا آخماتوا بسیار تامل برانگیزه.
مانا باشید

سلام فرزانه عزیز
خدا را شکر به لطف دعای خیر دوستان خوب هستم
خوشحالم که شعرهای انتخابی ام را دوست داشتید
ممنونم که همانند همیشه باعث دلگرمی من هستید
موفق باشید
با مهر
احمد

محمد شیرین زاده پنج‌شنبه 13 خرداد 1395 ساعت 16:54 http://m-bibak.blogfa.com

زمین گرد است

ماه گرد است

خورشید:

چشم های تو وقتی به من زل می زنی

پس من در این چهار دیواری

چه می کنم!


((سیده مائده معین الدینی))


گمان کنم
باید بروم سراغ شیشه های همسایه
شیشه های خانۀ خودمان دیگر کفاف نمی دهند
بس که ها کرده ام
و رویشان قلب کشیده ام
فقط قول بده
زودتر بیایی
پیش از آنکه شیشه های همسایه ها هم
دیگر
جایی برای قلب من نداشته باشند

زهره حنیفه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.