تو را فریاد می زنم که بشنوی

تو را فریاد می زنم که بشنوی
تو را هوار می کشم که بمانی
چه منگ و مست
چه هراسان
در این ظلمت ، پی ات میگردم
با خودم تنهایم مگذار
با تنهایی ام ، تنهایم مگذار
نرو
بشنو
بمان

سزار وایه خو
ترجمه : بابک زمانی

نظرات 1 + ارسال نظر
سه نقطه های دلم ... سه‌شنبه 11 خرداد 1395 ساعت 19:03 http://noghtehchinhayedelam.blogfa.com/


...........................................................
من حرف های دلم را

به گوش قاصدکی زمزمه کردم

که از حوالی نگاه تو

عبور می کرد.
شیرین حضرتی

هر شب که می خواهم بخوابم
می گویم
صبح که آمدی با شاخه ای گل سرخ
وانمود میکنم
هیچ دل تنگ نبوده ام
صبح که بیدار می شوم
می گویم
شب، با چمدانی بزرگ میآید
و دیگر نمی رود

کیکاووس یاکیده

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.