تو فریاد چشم هایم هستی

تو فریاد چشم هایم هستی
که تا بی نهایت ادامه دارند
تا سایه ای که به وسعت هزار سایه ست
سایه ای از هزار روز بی نام و نشان
چقدر نور
در دستان گسترده ات داری
چقدر شب
در ناگهانی ستارگانی که فرو می افتند
به دنبال تو می گردم
با انگشتانم در میان ابرها جستجو می کنم
در میان بال های پرندگان و برگ ها
و تنها منظره ی رنگ پریده ی میدان شهر پیداست

هالینا پوشویاتوسکا 
مترجم : دکتر ضیاء قاسمی

نظرات 2 + ارسال نظر
سه نقطه های دلم ... پنج‌شنبه 6 خرداد 1395 ساعت 10:26 http://noghtehchinhayedelam.blogfa.com/


...............................................
ﮐﺎﺭ ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ ﺍﯼ ﻧﯿﺴﺖ
ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ
ﭼﺸﻢ ﺑﺮﺩﺍﺭﻡ،
ﻧﮑﻨﺪ ﺷﻬﺎﺑﯽ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﻭ
ﺗﻮ ﺭﺍ ﺁﺭﺯﻭ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﻢ !

ﻣﺤﻤﺪﺭﺿﺎ ﺻﺎﻟﺤﯽ

تمام خنده هایم را نذر کرده ام
تا تو همان باشی
که صبح یکی از روزهای خدا
عطر دستهایت
دلتنگی ام را به باد می سپارد

سیاوش میرزایی

دلارام سه‌شنبه 4 خرداد 1395 ساعت 18:18

اغوش گرم من
پاداش عشق توست
من روی چشمانت فرود می ایم....
با تو معاشقه کردن
چه زیباست...
کیمیای لحظه ها را قدر میدانم...

دلارام

برای هر زنى
باید
قلبی بزرگ
در اتاقی کوچک بتپد
بی تاب
بی مرز
بی هیچ هراسی

نیکى فیروزکوهی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.