باران برای من و تو می بارد

باران برای من و تو می بارد
برای من و تویی که
سال هاست پشت پنجره های اتاقمان
چیزی شبیه به عشق را گم کرده ایم
برای من و تویی که
سال هاست سکوتمان را
با تیک تاک عقربه های ساعت
فریاد زده ایم
از تو یک خواهش دارم

این بار که باران آمد
بارانی ات را بپوش
و از خانه بیرون بیا
من هم به رسم گذشته
با گل سرخی به دیدارت می آیم
باران دوباره ما را
از حادثه عشق
خیس خواهد کرد

محمد شیرین زاده

نظرات 3 + ارسال نظر
سه نقطه های دلم ... دوشنبه 16 فروردین 1395 ساعت 17:45 http://noghtehchinhayedelam.blogfa.com/


.............................................
تصمیم گرفته ام

هر چه تو را

به یاد من بیندازد

دور بریزم

فقط یکی بگوید

با چای اول صبح

با سیگار آخر شب

با خلوت بعد از ظهر خیابان

با خانه های پلاک چهل و چهار

با نیمه ی تابستان

با آخر بهار

با اولین برف

با درخت غرق شکوفه

با باران

با باران

با باران

چه کنم؟...

مریم نوابی نژاد

مثل " پَر " ی کوچک
جا مانده از پرنده ای تنها
سبک،
لطیف
نامحسوس
چسبیده ام به گوشه ی پیراهنت
" دوستت دارم "
و باد
قبل از آنکه بگویم
مرا از تو دور می کند

حمید جدیدی

دلارام دوشنبه 16 فروردین 1395 ساعت 14:35

نبودنت خود زمستانی است که بهاری نخواهد داشت

امسال بهار نارنج شکوفه نخواهد داد

یاسها عطری نخواهند داشت

وگلهای نرگس لبخندی نخواهند زد

امسال کوچه ها هم بوی خاک خواهند داد

مرد بارانی ببار که من

بغض بارانی را دارم که

بی تو باریده است.....

دلارام

بیا باز فریب بخوریم
تو فریب حرف های مرا و
من فریب نگاه تو را ...
مگر زندگی چه می خواهد به ما بدهد
که تو از من چشم برداری و
...من نگویم
که دوستت دارم

شهاب مقربین

●♥ محمد شیرین زاده ♥● دوشنبه 16 فروردین 1395 ساعت 03:45 http://m-bibak.blogfa.com

سلام و درود احمد عزیز سپاس از مهر بیکرانت ...

فدای شما بشم اقا محمد عزیز
من باید از شما بابت این سرودن این شعر زیبا تشکر کنم
قلمت سبز باد
با مهر
احمد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.