دوستت دارم

دوستت دارم
ای پاره ای از من
ای تمام من
ستاره ی پیشانی ام

دوستت دارم
پهناور تر از هر گستره
دور تر از هر امتداد
پاک تر از هر اعتراف
شدیدتر از باران مصیبت

دوستت دارم
و می دانم
که رهسپاری به سویت را نمی توانم
اگرچه به سویت می آیم

قلب تو
راه مستقیم من است
که به سویش در حرکتم
می آیم
اگرچه مرگ من و مرگ تو در این باشد

دوستت دارم
تا تمام خستگی ها را تبعید کنم
و با تو
تمام سختی های بُرنده ی راه را به مبارزه فراخوانم
که من
پرنده ی یتیم عشق را
که خوابی سنگین داشت
بیدار کرده ام

دوستت دارم
خاک حاصلخیز برای خوشه های عشق
تو را مژده می دهم
که به یکدیگر می رسیم
همان طور که کوه به کوه
و پس از ما
باید نشانه های راه که به سوی وطن می روند
دگرگون شوند
پس عشق ادامه دارد
و دردِ زایمانِ روزگار
هر قدر هم درنگ کند
به ناچار فرا میرسد

ریتا عوده
مترجم : بابک شاکر

نظرات 1 + ارسال نظر
سه نقطه های دلم .. سه‌شنبه 25 اسفند 1394 ساعت 16:52 http://noghtehchinhayedelam.blogfa.com/

دوستم داشته باش

و هر بار

به اسم کوچکم صدا بزن

مرا" حواصیل " بخوان

پرنده ای که بارها از کوچ باز مانده !

یا " رضاییه "

در یاچه ای که هر روز

دلش بیشتر شور میزند ...

تک " درخت سپیدار " باغچه ی پدر بزرگ

آخرین " فشنگ " سرباز خسته از جنگ

یا تکه " ابری" سیاه

که لک کرده دامان آبی آسمان را ...

اسم های زیادی دارم

ولی تو بی هیچ نگرانی

مرا بارها صدا بزن!

تنهایی

شهرت من است

و این نام های کوچک

اصلیتم را پنهان نمی کند

حمید جدیدی

نمی دانم این روزها
تو دیر به دیر یادم می کنی
یا من
زود به زود
دلتنگت می شوم!
فقط می دانم
که این دلتنگی
کلافه ام کرده است
از همه چیز و همه کس خسته شده ام
شبیه دیوانه ها
وشاید بدتر از آنها روز را شب می کنم
و همه ی این ها تقصیر توست

یاشار عبدالملکی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.