ما خود اندر قید فرمان توایم

ما خود اندر قید فرمان توایم
تا کجا دیگر به یغما می‌روی

جان نخواهد بردن از تو هیچ دل
شهر بگرفتی به صحرا می‌روی

گر قدم بر چشم من خواهی نهاد
دیده بر ره می‌نهم تا می‌روی

ما به دشنام از تو راضی گشته‌ایم
وز دعای ما به سودا می‌روی

گر چه آرام از دل ما می‌رود
همچنین می‌رو که زیبا می‌روی

دیده سعدی و دل همراه توست
تا نپنداری که تنها می‌روی

سعدی

نظرات 1 + ارسال نظر
سه نقطه های دلم ... چهارشنبه 28 بهمن 1394 ساعت 17:09 http://noghtehchinhayedelam.blogfa.com/

کوچکترین ستاره جشمم
خورشید است
و اشتیاق لمس تو شاید
شرم قدیم دستهایم را
مغلوب می کند !
وقتی تو باز می گزدی
حسین منزوی

آنقدر مرا سرد کردی
از خودت
که خورشید
در آغوشم
قندیل می بندد
هیچ حواست هست
انگشت نمای تمام قطب نما ها شده ام؟

سمانه سوادی


ممنونم از همراهی تون دوست گرامی
موفق باشید
با مهر
احمد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.