زخم ها

زخم ها
حافظه دارند
پس از خوب شدن هم
به یاد می آورند

مورات حان مونگان
مترجم : سیامک تقی‌زاده

نظرات 4 + ارسال نظر
کاکتوس شنبه 17 بهمن 1394 ساعت 21:17

به حرمت
نان و نمکى که با هم خوردیم
نان را تو ببر
که راهت بلند است
و طاقتت کوتاه...
نمک را بگذار برای من!
میخواهم
این زخم
تا همیشه تازه بماند...


#شمس_لنگرودی

آتش دوزخ باشد
شراب باشد

تو کنار من باشی
و شیطانی که گولمان بزند
شب که شد

از بام جهنم خودمان
بهشت دیگران را می‌بینیم

نیکی فیروزکوهی


ممنونم از لطف شما کاکتوس عزیز
موفق باشید
با مهر
احمد

دلارام شنبه 17 بهمن 1394 ساعت 12:16 http://banooyebeheshteman2.blogfa.com

همه چیز خوب خواهد شد
شبیه جای زخم...
فقط چند روز نباید بخوابی
بخوابی چند ساعتی همه چیز یادت می رود...
و بیدار که شوی
باز یادت می افتد!

یادت می افتد دیگر چیزی برای انتظار وجود ندارد...

یادت می افتد
که باید یادت برود...
فقط چند روز نخواب

اینقدر با جای زخمت بازی نکن...

نگار فرشچیان

کنار تو
احتمال همه چیز خوب است
رعد و برق که در آغوشت پناهم می دهد
باران که زیر چترت می کشانــَدم
و باد
که
موهایم را برای لمس دست هایت وسوسه می کند .
بگذار آسمان و زمین به سیم ِ آخر بزنند
من
قوی ترین زن زمینم وقتی
خانه ام میان بازوان تو باشد . . .


نگار الهى


مرسی از شعر زیبایی که نوشتید دلارام عزیز
شاد باشید
با مهر
احمد

هانی پنج‌شنبه 15 بهمن 1394 ساعت 17:21 http://hanihastam.persianblog.ir

عالی بود این.
درود بر شما

خوشحالم که دوست داشتید اقای هانی عزیز
مانا باشید
با مهر
احمد

نیلوفر پنج‌شنبه 15 بهمن 1394 ساعت 13:47

این انتخابتون چقدر به دلم نشست..
درود و سپاس فراوان احمد آقای عزیز و گرانقدر

خیلی خوشحالم که این شعر را دوست داشتید
ممنونم از لطف و محبت تون خانم نیلوفر عزیز
با مهر
احمد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.