وَ فکر کن اگر تو را دوست نداشتم

وَ فکر کن اگر تو را دوست نداشتم
چه‌ها که داشتم
خودم را داشتم که قدم می‌زدم
کیف می‌کردم
می‌رفتم ورق بازی می‌کردم
حاکم می‌شدم
وَ دل را
حکم می‌کردم

وَ فکر کن اگر تو را دوست نداشتم
شب‌ها زود می‌خوابیدم
وَ خوابت را زود می‌دیدم
وَ کَله‌سَحر بیدار می‌‌شدم وُ
از پنجره تو را می‌دیدم
وَ دیدَنِ تو را زنده‌گی داشتم

وَ فکر کن اگر تو را دوست نداشتم
چه‌ها که داشتم
تو را داشتم که کنارم بودی
زیبا می‌شدی ، لوس می‌شدی
دیده می‌شدم
هر روز به‌من می‌رسیدی وُ
گُلِ من می‌شدی

وَ فکر کن
اگر تو را دوست نداشتم
این فکرها را هم نداشتم

افشین صالحی

نظرات 2 + ارسال نظر
دلارام شنبه 17 بهمن 1394 ساعت 12:32 http://banooyebeheshteman2.blogfa.com

خسته تر از پروانه
سالهاست
گرد رویاهای سرخ باغچه خویش
پر می زنم و هنوز
غربت تلخ همیشه را،
مزه می کنم...

من خسته ام...
و هیچ حاجتی به تایید هیچ پروانه ای نیست...

کافی است دکمه پیراهن پریروزم را باز کنی
تا پاره پاره های عریان عمر هزار پروانه را،
به سوگ بنشینی...

من خیس خستگی ام...
بیا شانه هایت را
بالش خیل خستگی هایم کن...

شاید شبی...
زخم هایم را زمین بگذارم...!

بهمن قره داغی

عشق تو را من اختراع کردم
تا در زیر باران بدون چتر نباشم
پیام های دروغین
از عشق تو برای خودم فرستادم
عشق تو را اختراع کردم
چونان کسی که در تاریکی
تنها می خواند، تا نترسد

غاده السمان


ممنونم از حضور صمیمی تون خانم دلارام عزیز
با مهر
احمد

نیلوفر پنج‌شنبه 15 بهمن 1394 ساعت 14:01

جهان، به لکنت بی انتها گرفتار است
به درک نیمْ نگاه تو نیز قادر نیست.

چگونه می‌شود از ماه منصرف بشوم؟
به حرف‌های قد و نیم قد بپردازم
به جای خوشۀ گندم
به بمب فکر کنم؟

مرا که گوشۀ لبخند تو
خدای زاویه‌هاست
به شکل‌های شکفتن ببر.

شبی که شانۀ توست
به کوه، دعوت آرامش است
به صبح، فرصت تابیدن.

چگونه می‌شود از جاده چشم بردارم؟
که اسب‌های سفید از غبار می‌آیند
و رنگ خانه‌ام از شوق می‌پَرد
و ماه، پیرهنش را
به روی مبل می‌اندازد.

هنوز، پنجره‌های جنون تماشایی است.

سید علی میرافضلی

با شبی که در چشمهایت در گذر است
مرا به خوابی دیگر گونه بیداری بخش
چرا که من حقیقت هستی را
در حضور تو جسته ام
و در کنار تو صبحی است
که رنج شبان را
از یاد می برد
بگذار صبحم را به نام تو بیاغازم
تا پریشانی دوشینم
از یاد برده شود.

شمس لنگرودی


از همراهی صمیمانه ات سپاسگزارم خانم نیلوفر عزیز
مانا باشی
با مهر
احمد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.