ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
ساحل که تو باشی
ترسی از صخره ها نیست
هزار بار به سویت
موج برمی دارم
سرم به سنگ می خورد اما
دوباره برمی گردم
دوباره برمی گردم
مینا آقازاده
سلام احمد
مثل همیشه عالی
مانا باشی
I Miss You
You are there
And I am here
Thinking about how much
I love you
Thinking about how much
I respect you
Thinking about how much
I miss you
You are there
And I am here
Thinking about how much
I cannot wait
Until we are together again
Thinking about how much
I will appreciate
More than ever
The time
We will spend together
I love you
دلتنگ توئم
تو آن جایی
و من اینجا
در این فکر
که تا چه حد دوستت دارم
در این فکر
که تا چه حد برایم با ارزشی
در این فکر
که تا چه حد دلتنگ توئم
تو آن جایی
و من اینجا
در این فکر
که تا چه حد در اشتیاقِ
با دیگر
در کنار تو بودنم
در این فکر
که چگونه بیش از همیشه
قدر آن زمان
که در کنار هم خواهیم بود را
خواهم دانست
دوستت دارم
I Can't Wait to Be with you again
You don't know
How much I miss you
I live each day
As it comes
Functioning in all my tasks
Smiling when needed
Even laughingat times
But inside I am so alone
Each minute seems like an hour
Each hour seems like a day
What makes this time bearable
Are my thoughts of you and
Be with you soon
دیگر تحمل دوری از تو را ندارم
نمی دانی که چه قدر
دلم برایت تنگ شده است
تک تک روزها را
پشت سر می گذارم
کارهایم را به انجام می رسانم
آن گاه که باید لبخند می زنم
حتی گاه قهقهه می زنم
ولی قلباً تنهای تنها هستم
هر دقیقه یک ساعت
و هر ساعت یک روز طول می کشد
آنچه مرا در گذراندن این دوران یاری می کند
فکر به توست
و دانستن این که
به زودی در کنار تو خواهم بود
غم که غمِ تو باشد
تحملش شیرین است
دوستت دارم هایی را
برایت نگه داشته ام
که سالهاست
در دلم زمزمه میکنم تا تازه بمانند
میخواهم فراموشم نشوند
میخواهم وقتی چشمانم را میبندم
فقط تو را ببینم
اینهارا بارها تمرین میکنم
تا روزی که با چشم باز ببینمت
تا روزی که تمام دوستت دارم هایم را
دم گوش خودت زمزمه کنم
من هوایی را استشمام میکنم
که تو در آن نفس میکشی
پس هستم تا زمانی که نفس میکشی!
٩٤/٩/٢٠
......................................................
دنیا ...
جای خوبی برای شاعر شدن نیست
این بار که برگردم
درخت می شوم.
ناهید عرجونی
فاصله ها عاجز می شود
وقتی
تو دل به من می دهیُ
من
تمامِ خودم را به تو ...
ایرج.تمجیـــدی
به رسم صبر ، باید مَرد آهش را نگه دارد
اگر مرد است، بغض گاهگاهش را نگه دارد
پریشان است گیسویی در این باد و پریشانتر
مسلمانی که میخواهد نگاهش را نگه دارد
عصای دست من عشق است، عقل سنـگدل بـگذار
که این دیوانه تنها تکیهگاهش را نگه دارد
به روی صورتم گیسوی او مهمان شد و گفتم
خدا دلبستگان روسیاهش را نگه دارد
دلم را چشمهایش تیرباران کرد ، تسلیمم
بگویید آن کمانابرو سپاهش را نگه دارد
"سجّاد سامانی"
سر بگذار بر دردِ بازوانِ من
دستِ نگاهم را بگیر
مرا دچارِ حادثه ای کن که با عشق نسبت دارد
من ... عجیب از روزگار رنجیده ام
نیکی فیروزکوهی
بسیار زیبا بود انتخابتون...درود و سپاس فراوان