خونسردی آدمها

آدمها به همان خونسردی که آمده اند
چمدانشان را می بندند
و ناپدید می شوند
یکی در مه
یکی در غبار
یکی در باران
یکی در باد
و بی رحم ترینشان در برف

عباس صفاری

نظرات 2 + ارسال نظر
سپیده متولی دوشنبه 16 آذر 1394 ساعت 09:25 http://www.sepideh-motevalli.blogsky.com

مثل یک جنگل پاییزی سرما خورده
شده ام بی رمق و غم زده و تا خورده
اخم کن،زخم بزن ،تلخ بگو، سر بشکن
قالی آن گاه عزیز است که شد پا خورده
ماهی کوچک اگر دل نسپارد چه کند
بس که آب و نمک از سفره ی دریا خورده
عشق داغ است و دوای تن سرد من و تو
دور آتش بنشینیم دو سرما خورده؟
برسانید به یوسف که سرافراز شدی
هر چه سنگ است به بیچاره زلیخا خورده
برسانید از او صرف نظر خواهم کرد
نرساند اگر از آن لب حلوا خورده !

"ناصرحامدی"

نیلوفر یکشنبه 15 آذر 1394 ساعت 11:57

سلام احمد آقای عزیز
امیدوارم خوب و سلامت باشید..انتخابهاتون همگی زیبا و دلنشین..
خصوصا این انتخاب
ممنونم و خدا قوت

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.