درد مشترک

هی خانم
که خیره نگاه می‌کنی
لباسم شبیه او بود یا قد و قواره‌ام ؟
شرم نکن من درد تو را می‌فهمم
من هم به یاد او
به ابرها و آدم‌ها
حتی به دیوار
خیره شده‌ام
هر چه دلت می‌خواهد نگاه کن

علیرضا روشن

نظرات 8 + ارسال نظر
نازنین . ی پنج‌شنبه 28 آبان 1394 ساعت 18:42 http://aramgah-92.blogfa.com

با دلم بازی کرد ابن شعر!

کاکتوس چهارشنبه 13 آبان 1394 ساعت 12:33

نگاهم که میکنی
قلبم می لرزد
چشمانم می گریند
و لبخند محو می گرذ از لبانم
زیرا
در عمق احساس خویش می دانم
این نگاه،مال دیگریست .
کاکتوس

کاکتوس چهارشنبه 13 آبان 1394 ساعت 12:30

نگاهم که میکنی
قلبم می لرزد
چشمانم می گریند
و لبخند محو می گرذ از لبانم
زیرا
در عمق احساس خویش می دانم
این نگاه،مال دیگریست .
کاکتوس

کاکتوس چهارشنبه 13 آبان 1394 ساعت 12:25

نگاهت کردم
خندیدی و رفتی
و من
در عمق نگاه لبخند تو مانده ام

کاکتوس

دلارام یکشنبه 10 آبان 1394 ساعت 15:52 http://banooyebeheshteman2.blogfa.com

آرام می آیی

آرام نگاه می کنی

آرام افسون می کنی

و آرام می روی


بانو !

چه آرام آرام آتشم می زنی ...




آرش امینی

بــــه دنبالت ندیدی سایـــه‌ی مردی پشیمان را؟

کسی که می‌شناسد لهجه‌ی سنگین باران را؟

پس از تو زردی‌ام را سیلی هر دست قرمز کرد

چه ارزان می‌فروشم سیب‌های سرخ لبنان را!...

دلم دریاست بی تو کوسه‌ها در من کمین کردند

کشانده بوی خــــون این وحشیان تیــز دندان را

پس از تـــو عطر لاهیـــجانی صد قـــــوری چینــــی

پس از تو چای مهمان کرده‌ام هر حجله شیطان را

بیــــا و فـــــرض کن پیـــراهنت را بــــاد با خـود برد

که رسوا کرد یوسف شهر کنعان را ... تو تهران را

دوسیبی پرتقالی طعم لیمو می‌‌دهی گاهی

بیا و چاق کن با طعـــم تنباکویــــی‌ات جان را

"شیما شاهسواران احمدی"

نیلوفر شنبه 9 آبان 1394 ساعت 18:23

به هرچه نگاه کردم

رفت

برگ ریخت

رود گذشت

باد رفت

تنها تویی که نمی‌روی

تو

که به خاطرت

همه رفتند


علیرضا روشن

سروده های ایشون و غم نهفته در آن رو بسیار دوست دارم ممنونم از حسن انتخابتون..
درود و سپاس فراوان احمد آقای عزیز

لی لی یت شنبه 9 آبان 1394 ساعت 17:21

شعرهای امروزت وحشتناک بودند عمو احمد ...
اینها را از کجا پیدا کردی ؟! تن آدم را توی قبر میلرزانند ... ممنونم :)

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.