عشقم جوان است ای پری

پیر اگر باشم چه غم ، عشقم جوان است ای پری
وین جوانی هم هنوزش ، عنفوان است ای پری

هر چه عاشق پیر تر ، عشقش جوانتر ای عجب
دل دهد تاوان اگر ، تن ناتوان است ای پری

پیل ماه و سال را پهلو نمی کردم تهی
با غمت پهلو زدم ، غم پهلوان است ای پری

هر کتاب تازه ای کز ناز داری خود بخوان
من حریفی کهنه ام ، درسم روان است ای پری

یاد ایامی که دل ها بود لبریز امید
آن اوان هم عمر بود ، این هم اوان است ای پری

روح سهراب جوان از آسمان ها هم گذشت
نوشدارویش ، هنوز از پی دوان است ای پری

جای شکرش باقی اَر واپَس بچرخد دوکِ عمر
با که دیگر آنهمه تاب و توان است ای پری

با نواهای جرس گاهی به فریادم برس
کاین از راه افتاده هم از کاروان است ای پری

گر به یاقوت روان ، دیگر نیاری لب زدن
باز شعر دلنشین ، قوتِ روان است ای پری

گو جهانِ تن جهنّم شو ، جهان ما دل است
کو بهشت ارغنون و ارغوان است ای پری

کام درویشان نداده خدمت پیران ، چه سود
پیر را گو شهریار از شبروان است ای پری

شهریار

نظرات 1 + ارسال نظر
سپیده متولی یکشنبه 19 مهر 1394 ساعت 13:01 http://www.sepideh-motevalli.blogsky.com

کاش دو نفر بودم...یکی زندگی اش را می کرد...یکی فقط تورا دوست داشت! "آبا عابدین"

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.