به بهانه تولد زنده یاد حسین منزوی

مرا مست کردی ، شرابی مگر ؟
گرفتی مرا ، شعر نابی مگر ؟

گرفتم سراغ تو را از نسیم
گل نو رس من ، گلابی مگر ؟

به سوی تو می آیم اما دریغ
مرا می فریبی ، سرابی مگر ؟

رهاندی مرا از غم تشنگی
چه سبزم به یاد تو ، آبی مگر ؟

ز برق نگاهت چنان برف کوه
دلم آب شد ، آفتابی مگر ؟

به جان من خسته آرامشی
دل آسوده ام با تو ، خوابی مگر ؟

غم بی تو بودن ، مرا پیر کرد
مشو دور از من ، شبابی مگر ؟

حسین منزوی

نظرات 6 + ارسال نظر
سپیده متولی یکشنبه 19 مهر 1394 ساعت 13:13 http://www.sepideh-motevalli.blogsky.com

من حسودم حسود، آری عشق، این بلا را سر من آورده/ قلبم آشوب میشود وقتی، دست های کسی به دستانت...
"مریم پیله ور"

شیرین چهارشنبه 8 مهر 1394 ساعت 09:56

آنک





پاییز است

میان مهر و آبان پلی می زنم

تا تو

مهربان ِ من باشی !



*شهاب گودرزی

فیونا چهارشنبه 8 مهر 1394 ساعت 01:06

دریای شورانگیز چشمانت چه زیباست
آنجا که باید دل به. دریا زد همین جاست
منزوی

دلارام شنبه 4 مهر 1394 ساعت 17:25 http://banooyebeheshteman2.blogfa.com

قدم می زدم در راه
فکر بود که می گذشت
در هر کدام خاطره ای از تو
انگار حرکت قطاری بر روی ریل
و صداهایی که در تنهایی زیادتر می شد
قطار که رفت
صدایی نبود
اما
یک راه پر از تو بود
که مانده بود


مهدی چهرازی

نیلوفر شنبه 4 مهر 1394 ساعت 11:34

بسیار دلنشین ....
ممنون از حسن انتخابتون

من با نخستین نگاه تو
آغاز شدم ..

احمد شاملو

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.