ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
من خراب نگه نرگس شهلای توام
بی خود از بادهی جام و می مینای توام
تو به تحریک فلک فتنهی دوران منی
من به تصدیق نظر محو تماشای توام
میتوان یافتن از بی سر و سامانی من
که سراسیمهی گیسوی سمنسای توام
اهل معنی همه از حالت من حیرانند
بس که حیرتزدهی صورت زیبای توام
تلخ و شیرین جهان در نظرم یکسان است
بس که شوریدهدل از لعل شکرخای توام
مرد میدان بلای دو جهان دانی کیست ؟
من که افتادهی بالای دلارای توام
سر مویی به خود از شوق نپرداختهام
تا گرفتار سر زلف چلیپای توام
بس که سودای تو از هر سر مویم سر زد
مو به مو با خبر از عالم سودای توام
زیر شمشیر تو امروز فروغی میگفت
فارغ از کشمکش شورش فردای توام
فروغی بسطامی
به به واقعا زیبا!
شیرین و دلنشین!
ممنونم از شما خانم زهرا عزیز
موفق باشید
با مهر
احمد
دارکوب اگر عاشق شود
رازی نهان نمی ماند
هرآنچه را که هست
بعد از دو روزی
بر ساقه و تنه ی درختان می کوبد و
جمله جهان می فهمند!..
"شیرکو بیس"
همیشه چیزی فراموش می شود
در هماهنگی آغوش و شعر و نفس
در ضربان تند اضطراب
در عطر سیال تنِ تو
که بی امان می آید
و ناگهان نمی رود
همیشه مرا سکوت می کنی
که چیزی را فراموش کنم
فاصله دیروزِ دیدارت
تا فردایِ دوباره ات
گاهی هزارسال می شود
و تو آن قدر قصه داری
که من فراموش می کنم که بخواهم
و تو فراموش می کنی که بگویی
این راز همیشه سر به مُهر خواهد ماند
آیا او مرا دوست داشت ؟
نیلوفر لاری پور
ممنونم از شعر زیبایی که از شیرکو بیکس نوشتید خانم متولی عزیز
مانا باشید
با مهر
احمد
...........................................
تـلخـی اخـلاق را انـدام مـوزون حـل نـکـرد
استکانـم شد کمـر بـاریـک و چایـم تلـخ مـانــد...
.
محمد سهرابی
ای یار دوردست که دل می بری هنوز
چون آتش نهفته به خاکستری هنوز
هر چند خط کشیده بر آیینه ات زمان
در چشمم از تمامی خوبان ، سری هنوز
حسین منزوی
از حضور صمیمانه تون سپاسگزارم دوست عزیز
با مهر
احمد
عالی بود عالی
بی کران سپاس بزرگوار
مرسی خانم مهدخت عزیز
خوشحالم که این شعر را پسندید
شاد و سلامت باشید
با مهر
احمد
همچون همیشه انتخابتون زیباست و دلنشین...
سلامت و شاد باشید
از لطف شما سپاسگزارم خانم نیلوفر عزیز
مانا باشید
با مهر
احمد