تو عاشقانه ترین فصلی از کتاب منی

تو عاشقانه ترین فصلی از کتاب منی
غنای ساده و معصوم شعر ناب منی

رفیق غربت خاموش روز خلوت من
حریف خواب و خیال شب شراب منی

تو روح نقره یی چشمه های بیداری
تو نبض آبی دریاچه های خواب منی

سیاه و سرد و پذیرنده ، آسمان توام
بلند و روشن و بخشنده ، آفتاب منی

مرا بسوی تو جز عشق بی حساب مباد
چرا که ماحصل رنج بی حساب منی

همیشه از همه پرسیده ام ، رهایی را
تو از زمانه کنون ، بهترین جواب منی

دگر به دلهره و شک نخواهم اندیشید
تویی که نقطه پایان اضطراب منی

گُریزی از تو ندارم ، هر آنچه هست ، تویی
اگر صواب منی یا که ناصواب منی

حسین منزوی
نظرات 1 + ارسال نظر
نیلوفر چهارشنبه 10 تیر 1394 ساعت 16:00

چقدر این شعرو دوست داشتم ..با اجازتون گاهی شعرای انتخابی شما رو status می کنم کنار ایدی م

سلام خانم نیلوفر عزیز
خوشحالم که این شعر را دوست داشتید
شما مجاز هستید هر شعری را که دوست دارید برای خودتون کپی کنید
موفق باشید
با مهر
احمد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.