مژده ازآن یار بیار

بیش مرو بیش بیا ، مژده از آن یار بیار
برفکن این پرده‌ی دل ، رخصت دیدار بیار

چند که یار یار کنم ، سر به سرِ دار کنم ؟
بهرِ دلِ یوسف من ، نقد خریدار بیار

باز در این دورِ هوا ، میل پر و بال کجاست
حولِ حلول و حاشیه ، نقطه و پرگار بیار

نقش در این پرده ببین ، گردش این دایره را
می طلب و تشنه بیا ، نشئه‌ی اَسرار بیار

قیمت ما ، مهرِ مکان ، منزل ما ، لال دهان
باز گره گشوده را ، بستن زنار بیار

دی چه هراس از این حواس ، مست توییم مست تو
باز بیا و قصه را ، بر سرِ بازار بیار

غرقه‌ی عشق لامجاز ، همسفرِ حقیقتیم
جان جهان ،بهرِ جان ، مژده از آن یار بیار

سیدعلی صالحی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.