ای سلسله ی شوق تو بر پای نگاهم

ای سلسله ی شوق تو بر پای نگاهم

سرشار تمنای تو مینای نگاهم


روی تو ز یک جلوه ی آن حسن خداداد

صد رنگ گل آورده به صحرای نگاهم


تو لحظه ی سرشار بهاری که شکفته ست

در باغ تماشای تو گل های نگاهم


بی روی تو چون ساغر بشکسته تراود

موج غم و حسرت ز سراپای نگاهم


تا چند تغافل کنی ای چشم فسون کار

زین راز که خفته ست به دنیای نگاهم


سرگشته دود موج نگاهم ز پی تو

ای گوهر یکدانه دریای نگاهم


خوش می رود از شوق تو با قافله ی اشک

این رهسپر بادیه پیمای نگاهم

محمدرضا شفیعی کدکنی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.