گیسوانت در باد منتشر می شد

گیسوانت در باد منتشر می شد
در کنارت ترا می نگریستم
آفتاب می سوزاند
دریا می سوخت
تو حرف می زدی
من گوش می دادم
می خندیدی
ساکت می شدی
می اندیشیدی
دست در دست من قدم می زدی
راه تمام می شد
ترا نمی دیدم
زمان سال تا سال می گذشت
ترا از دور دست ها
خیلی دور ها
تماشا می کردم

ازدمیر آصف
برگردان : صابر حسینی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.