از آنٍ تو نیستم

از آنٍ تو نیستم
گم نیستم در تو
گم نیستم
اگر چه می خواهم
گم باشم چون کورسوی شمعی در آفتاب
گم باشم چون دانه ی برفی در آب

دوستم داری
و هنوز هم تو
شادی شاداب و روشن منی
و من
منی که هنوز می خواهد
گم باشد چون نوری در نور

آه
غرقه ام کن در ژرفنای دوست داشتن
رهایم کن
از دانستن
کور و کر بر جایم بگذار
رها شده در طوفان عشق
همچون شمعی حقیر در مسیر باد وزنده

سارا تیس دیل

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.