ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
در دل من ، خاطرهای است
مثل سنگی سفید در دل دیوار
مرا با آن سر جنگ نیست ، توان جنگ نیست
خاطره سرخوشی و ناخوشی من است
هر که به چشمانم بنگرد
نمیتواند که آن را نبیند
نمیتواند که به فکر ننشیند
نمیتواند خاموش و غمین نگردد
توگویی به قصهای تلخ گوش داده باشد
میدانم خدایان آدمیان را به اشیاء تبدیل میکنند
و میگذارند دلآگاهی آدمی زنده و آزاد بماند
تا زنده نگه دارند معجزه رنج را
بدین سان تو در من به هیات خاطرهای درآمدی
آنا آخماتووا