مهتابم آرزوست

همرنگ گونه های تو مهتابم آرزوست
چون باده ی لب تو می نابم آرزوست


ای پرده پرده ی چشم توام باغ های سبز

در زیر سایه ی مژه ات خوابم آرزوست


دور از نگاه گرم تو ، بی تاب گشته ام

بر من نگاه کن ، که شب و تابم آرزوست


تا گردن سپید تو گرداب رازهاست

سر گشتگی به سینه ی گردابم آرزوست


تا وارهم ز وحشت شب های انتظار

چون خنده ی تو مهر جهانتابم آرزوست

فریدون مشیری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.