ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
خوش خوش خرامان میروی ، ای شاه خوبان تا کجا ؟
شمعی و پنهان میروی ، پروانه جویان تا کجا ؟
ز انصاف خو واکردهای ، ظلم آشکارا کردهای
خونریز دلها کردهای ، خون کرده پنهان تا کجا ؟
غبغب چو طوق آویخته فرمان ز مشک انگیخته
صد شحنه را خون ریخته با طوق و فرمان تا کجا ؟
بر دل چو آتش میروی تیز آمدی کش میروی
درجوی جان خوش میروی ای آب حیوان تا کجا ؟
طرف کله کژ بر زده گوی گریبان گم شده
بند قبا بازآمده گیسو به دامان تا کجا ؟
دزدان شبرو در طلب ، از شمع ترسند ای عجب
تو شمع پیکر نیمشب دل دزدی اینسان تا کجا ؟
هر لحظه ناوردی زنی ، جولان کنی مردافکنی
نه در دل تنگ منی ای تنگ میدان تا کجا ؟
گر ره دهم فریاد را ، از دم بسوزم باد را
حدی است هر بیداد را این حد هجران تا کجا ؟
خاقانی اینک مرد تو مرغ بلاپرورد تو
ای گوشه دل خورد تو ، ناخوانده مهمان تا کجا ؟
خاقانی