ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
کیست آن که به پیش میراند
قلمی را که بر کاغذ میگذارم
در لحظهی تنهایی ؟
برای که مینویسد
آن که به خاطر من قلم بر کاغذ میگذارد ؟
این کرانه که پدید آمده از لبها ، از رویاها
از تپهیی خاموش ، از گردابی
از شانهیی که بر آن سر میگذارم
و جهان را
جاودانه به فراموشی میسپارم
کسی در اندرونم مینویسد ، دستم را به حرکت درمیآورد
سخنی میشنود ، درنگ میکند
کسی که میان کوهستان سر سبز و دریای فیروزهگون گرفتار آمده
است
او با اشتیاقی سرد
به آنچه من بر کاغذ میآورم میاندیشد
در این آتش داد
همه چیزی میسوزد
با این همه اما ، این داور
خود
قربانی است
و با محکوم کردن من خود را محکوم میکند
به همه کس مینویسد
هیچ کس را فرانمیخواند
برای خود مینویسد
خود را به فراموشی میسپارد
و چون نوشتن به پایان رسد
دیگر بار
به هیات من درمیآید
اکتاویو پاز
مترجم : احمد شاملو