ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
به این خوشم که شما گرفتارِ من نیستید
به این خوشم که من گرفتارِ شما نیستم
و به این خوشم که شما در حضور من
بهراحتی دیگری را در آغوش میکشید
و از این که شما را نمیبوسم
آتشِ سوزان جهنم برایم آرزو نمیکنید
خوشم که نام لطیف مرا ، ای نازنین من
شبانهروز به بیهودگی یاد نمیکنید
خوشم که در سکوت سرد کلیسا ، ای آوازهخوانان
برای ما سرود ستایش سر نمیدهید
سپاس قلبی من از آن شما باد
شما که خود نمیدانید
چه عاشقانه مرا دوست میدارید
و سپاس برای آرامشِ شب هایم
برای کمیابیِ ملاقاتهای تنگِ غروب
برای فقدانِ گردش هامان زیرِ نورِ ماه
برای بیحضوریِ خورشیدِ بالای سرمان
برای این که ، افسوس ! شما گرفتارِ من نیستید
برای این که ، افسوس ! من گرفتار شما نیستم
مارینا تسوتایوا