همه ی نام ها تویی

وقتی نیستی
در شهرها در خیابانها
دنبالت می گردم
گل قشنگم
و هر تکه ات را در زنی می یابم

همه ی نام ها تویی
همه ی چهره ها تویی
تمام صداها از توست
دیروز چشم هایت را
در قطاری دیدم
که نگاهم کرد و گذشت

امروز حوله بر تن
در راهرو ایستاده بودی
با موهای خیس و همان خنده ها
فردا لب هات را پیدا می کنم
شاید هم دست هات
مثل تکه های پازل

هر روز بخشی از تو رو می شود
گونه ای ، رنگی ، رویی
دستی ، لبخندی ، مویی
نگاهی
گاهی عطر تنت
می پیچد در سرم
دلم می ریزد

در هر کس نشانه ای داری
همه را نمی توانم در یکی جمع کنم
همه را یکجا می خواهم
اصلاً
تو را می خواهم

عباس معروفی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.