دیریست که دلدار پیامی نفرستاد

دیریست که دلدار پیامی نفرستاد
ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد


صد نامه فرستادم و آن شاه سواران

پیکی ندوانید و سلامی نفرستاد


سوی من وحشی صفت عقل رمیده

آهو روشی کبک خرامی نفرستاد


دانست که خواهدشدنم مرغ دل ازدست

وز آن خط چون سلسه وامی نفرستاد


فریاد که آن ساقی شکر لب سرمست

دانست که مخمورم و جامی نفرستاد


چندان که زدم لاف کرامات و مقامات

هیچم خبر از هیچ مقامی نفرستاد


حافظ بادب باش که او خواست نباشد

گرشاه پیامی به غلامی نفرستاد

حافظ

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.