سرنوشت

تو که دست هات
توفان را مهار می کند
چرا دلم
بیقرارتر می شود هر دم ؟
تو که نگاهت
به امواج سهمناک دهنه می زند
چرا تشنه تر می شوم هر روز ؟
چرا می روی
که در تاریکی خانه گم شوم ؟
بانوی پاییزان
اگر هرشب
موهات را نفس نمی کشیدم
که نمی فهمیدم
خدا عاشق نگاه مست توست
دیدی با من چه کردی ؟
دیدی سرنوشتم عوض شد ؟
حالا بیا سرنوشت تو را هم
عوض کنم

عباس معروفی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.