مهره ی مار

نمی دانستم که تو
مهره ی مار داری
دختر
اصلاً نمی دانستم
از تصمیم کبرای تو
هیچ خبر نداشتم
تنها یکبار
فقط یکبار دیدنت کافی بود
که به دست های تو اعتماد کنم
و من با دلهره به دست های تو نگاه کردم

تنها یکبار
فقط یکبار دیدنت کافی بود
که عاشقانه به من نگاه کنی
و تو بی پروا به چشم های من اعتماد کردی

آه در آه
نگاه در نگاه
خاکستر شدم
و از بسترم زنی بر آمد
که قد و قواره ی عشقم بود
سبز آبی کبود

عباس معروفی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.