ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
با لبهام
روی چشمهات
علامت تعجب بگذارم
که هر وقت علامت خطر دید
دلش بوسه بخواهد ؟
میبوسمت
و ماه میشوم
بر سینهی تو
آویخته به زنجیری که
دستهای من است
با خیالت
زندگی میکنم
و با خودت
عاشقی
کاش دو بار زاده میشدم
یکی برای مردن در آغوش تو
یکی برای تماشای عاشقی کردنت
آنهمه دشت بیانتها
آنهمه تپه سبز
آنهمه چشم خیس
آنهمه گل سرخ و سپید و بنفش
همه در خواب من بودند
تا بفهمند نگاه من شیداتر است
یا صدای تو عاشقتر
و زمین در چرخش خود مکثی کرد
تا مزه مزه کردن این لحظه
لَختی به طول انجامد
و دل من آرام گیرد
آنهمه دشت بیانتها
آنهمه تپه سبز
آنهمه چشم خیس
آنهمه گل سرخ و سپید و بنفش
سرد و زیبا
آنجا مبهوت باد
همه در خواب من بودند
دیگر گمت نمیکنم
وگرنه راه میافتم
شهر به شهر
زنگ خانهها را میزنم
و میپرسم : عشق من اینجاست ؟
عباس معروفی