امید زیستنم

امید زیستنم ، دیدن دوباره ی توست
قراربخش دلم ، تاب گاهواره ی توست

تو ، ای شکوفه ی ایام آرزومندی
بمان که دیده ی من روشن از نظاره ی توست

نگاه پاک توام صبح آفتابی بود
کنون چراغ شبم پر ستاره ی توست

به یک اشاره ، مرا رخصت پریدن بخش
مه مرغ وحشی دل ، رام یک اشاره ی توست

به پاره کردن اوراق هر کتاب مکوش
دلم کتاب پریشان پاره پاره ی توست

شبی نماند که بی گریه ام به سر نرسید
زلال اشک پدر ، برق گوشواره ی توست

دلم چو موج ، بسر میدود ز بیم زوال
کرانه ای که پناهش دهد ، کناره ی توست

خجسته پوپک من ای یگانه کودک من
امید زیستنم ، دیدن دوباره ی توست

نادر نادرپور

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.