همه نیاز من

امروز همه نیاز من این است که تو را به نام بخوانم
و مشتاق حرف حرف نام تو باشم
نمی‌توانم نامت را در دهانم
و تو را در درونم پنهان کنم
گل با بوی خود چه می‌کند ؟
گندم زار با خوشه ؟

دیگر نمی‌توانم پنهانت کنم
از درخشش نوشته‌هام می‌فهمند به تو می‌نویسم
از شادی قدم‌هایم ، شوق دیدن تو را
از انبوه گل بر لبم بوسه‌ی تو را

چه طور می‌خواهی قصه‌ی عاشقانه‌مان را
از حافظه‌ی گنجشکان پاک کنی ؟
و قانع‌شان کنی که خاطرات‌شان را منتشر نکنند ؟

نزار قبانی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.