آب بقا کجا و لب نوش او کجا ؟

آب بقا کجا و لب نوش او کجا ؟
آتش کجا و گرمی آغوش او کجا ؟

سیمین و تابناک بود روی مه ولی
سیمینه مه کجا و بناگوش او کجا ؟

داد لبی که مستی جاوید می دهد
مینای می کجا و لب نوش او کجا ؟

خفتم بیاد یار در آغوش گل، ولی
آغوش گل کجا و بر و دوش او کجا ؟

بی سوز عشق ، ساز سخن چون کند رهی ؟
بانگ طرب کجا لب خاموش او کجا ؟

رهی معیری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.