که از عشق فریاد نزنم

دوستان ام می خواهند مرا بر سر عقل بیاورند
که از عشق فریاد نزنم
که نام تو را آهسته هجا کنم
دوستان من
گوش کنید
حریق سر تا پای مرا گرفته است
شما حرف از تسلی می زنید
من این حریق را باید تا قبرستان ببرم
دوستان من
دعا کنید دوباره متولد شوم

احمد رضا احمدی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.