عشق من بیا هر دو سکوت را مهر و موم کنیم

عشق من بیا هر دو سکوت را مهر و موم کنیم
محبوبم ، چه راه های دشوار تا وصال بوسه ای
چه گوشه نشینی خانه به دوشانه ای تا به تو پیوستن
اوه محبوب من ، من دوستت نداشته باشم
من در آغوشت ، به آغوش می کشم هر آنچه هست
شن ، زمان و درخت باران را
هر چه زنده است می زید تا که من زنده باشم
پس از چه رو دوری گزینم چون همه چیز می بینم
هر چه زنده است ، در زندگانی تو می بینم
گرسنه ی دهان توام ، گرسنه ی صدا و موی توام
گرسنه و خاموش ، ولگرد خیابان ها
نه تکه نانی که بر پا نگهم دارد و نه سحری
تمام روز در پی صدای آب گونه ی پای توام
گرسنه تشنه ی آبشار خنده ی تو
و انبار خرمن رنگ و خشم گین دست های توام
گرسنه ی ناخن های چون سنگ پریده رنگ تو
و شوق بلع پوست باد گون خام و بکر توام
بلع پرتو سوخته در آتش زیبا یی تو
مشتاق سالار دماغ چهره ی مغرورت
و فرو بردن سایه ی گریزان مژه های توام
مجال ستایش موهایت ندارم
باید برای تک تک آن نغمه ها سر دهم
دیگر عاشقان تو را به چشم دیگر مطلبند اما
تنها آرزوی من آرایش موهای توست
تو و من ، چون سنگِ مزار فرو می افتیم
و این گونه ، عشق نافرجام ما
چون هستی جاویدان خاک ،پایاست
دوست می دارم آن وجب خاکی که تو هستی
من که در مراتع سبز افلاک
ستاره ای ندارم ، این تکرار توست
تو ، تکثیر دنیای من
در چشمان درشت تو نوری است
که از سیارات مغلوب به من می تابد
بر پوست تو ، بغض راه هایی می تپد
هم مسیر شهاب و تندر باران
منحنی کمرت قرص مهتاب من شد
و خورشید ، حلاوت دهان ژرف تو
نور سوزان و عسل سایه ها
من در خفا ، میان سایه و روح دوستت دارم

بابلو نرودا

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.