نام من عشق است آیا می‌شناسیدم ؟

نام من عشق است آیا می‌شناسیدم ؟
زخمی‌ام زخمی سراپا می‌شناسیدم ؟

با شما طی‌کرده‌ام راه درازی را
خسته هستم خسته آیا می‌شناسیدم ؟

راه ششصدساله‌ای از دفتر حافظ
تا غزل‌های شما،ها ، می‌شناسیدم ؟

این زمانم گرچه ابر تیره پوشیده‌است
من همان خورشیدم اما ، می‌شناسیدم

پای رهوارش شکسته سنگلاخ دهر
اینک این افتاده از پا ، می‌شناسیدم ؟

می‌شناسد چشم‌هایم چهره‌هاتان را
همچنانی که شماها می‌شناسیدم

اینچنین بیگانه از من رو مگردانید
در مبندیدم به حاشا ، می‌شناسیدم

من همان دریایتان ای رهروان عشق
رودهای رو به دریا می‌شناسیدم

اصل من بودم , بهانه بود و فرعی بود
عشق قیس و حسن لیلا می‌شناسیدم ؟

در کف فرهاد تیشه من نهادم ، من
من بریدم بیستون را می‌شناسیدم

مسخ کرده چهره‌ام را گرچه این ایام
با همین دیوار حتی می‌شناسیدم

من همانم , مهربان سال‌های دور
رفته‌ام از یادتان ؟ یا می‌شناسیدم ؟

حسین منزوی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.