ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
کجایی ای زجان خوشتر ؟ شبت خوش باد من رفتم
بیا در من خوشی بنگر ، شبت خوش باد من رفتم
نگارا بر سر کویت دلم را هیچ گر بینی
ز من دلخسته یاد آور ، شبت خوش باد من رفتم
زمن چون مهر بگسستی ، خوشی در خانه بنشستی
مرا بگذاشتی بر در ، شبت خوش باد من رفتم
تو با عیش و طرب خوش باش ، من با ناله و زاری
مرا کان نیست این بهتر ، شبت خوش باد من رفتم
مرا چون روزگار بد ، ز وصل تو جدا افکند
بماندم عاجز و مضطر ، شبت خوش باد من رفتم
بماندم واله و حیران ، میان خاک و خون غلتان
دو لب خشک و دو دیده تر ، شبت خوش باد من رفتم
منم امروز بیچاره ، ز خان و مانم آواره
نه دل در دست و نه دلبر، شبت خوش باد من رفتم
مرا گویی که ای عاشق ، نه ای وصل مرا لایق
تورا چون نیستم در خور ، شبت خوش باد من رفتم
همی گفتم که ناگاهی بمیرم در غم عشقت
نکردی گفت من باور ، شبت خوش باد من رفتم
عراقی می سپارد جان و می گوید ز درد دل
کجایی ای ز جان خوشتر ؟ شبت خوش باد من رفتم
فخرالدین عراقی