ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
دوست داشتنت
مثل خریدن هر روز عطر تازهایست
دیوارهای خاکستری شهر را
رنگی تر دیدن
و موها را شکل دیگری شانه زدن
وقتی دوست دارمت
پنجره ام را باز میگذارم
تا گنجشکها در اتاقم جشن بگیرند
و با محبوبشان روی میز من
قرار ملاقات بگذارند
وقتی دوست دارمت
اتاقم هتل پرندگان میشود
زمان در من میایستد
مکانها تغییر میکنند
و هر روز به زبان تازهای
حرف میزنم
آواز میخوانم
و میرقصم
با پرندگان و گیاهان و اشیا
وقتی دوست دارمت
زیباترم، آرامترکه هر صبح
بر سر کلاس صبر حاضر میشوم
با پاهای برهنه در برف قدم میزنم
و زندگیام شیوهی دیگری دارد
شعرهایم را با مداد رنگی مینویسم
و به جای حروف از تصاویر گلها
زخمها و بوسهها بهره میبرم
تنها دوست داشتن تو
اهمیت دارد
که جهان مرا تغییر میدهد
چه اهمیتی دارد
که دوستم بداری
یا نه ؟
هادی خوانساری