تو را ببینم

تو را ببینم
می‌بوسم
نوازشت می‌کنم
برایِ تو خواب تعریف می‌کنم
تو را ببینم ، بغل می‌کنم
تمام رویاهایم را می‌بینم
و به تمامِ آرزوهایم می‌رسم

تو را ببینم
خوب می‌شوم ، آقا می‌شوم
به تو سلام می‌دهم
نماز می‌خوانم
و تو را شکر می‌کنم
تو را ببینم خیلی دوستت دارم
آخ
تو را ببینم
چه‌ قدر کار دارم

افشین صالحی

بیا قرار بگذاریم

بیا قرار بگذاریم هر چند شنبه
در خوابی
خیالی
جایی
یک دلِ سیـر
هم را ببینیم
تو را سفید می نویسم که ازدحام تمام رنگ هاست
و عاشقانه می خوانم
عشقی که حاصل جمع تمام عاطفه هاست
گل هاى یاس را
شب ها
میان بستر خود مى پراکنم
آنگاه
تا سپیده دم
انگار با توام

افشین صالحی

تو را دوست دارم

تو را دوست دارم
بیشتر از نوشتنِ آخرین سطرِ مشق‌هایِ مدرسه
بیشتر از تقلب در امتحان
حتا بیشتر از بستنی‌ قیفی‌‌هایِ قدیم
پفک‌هایِ طعمِ پنیر

تو را بیشتر از توپ‌هایِ پلاستیکی
کوچه‌هایِ خاکی
این را که می‌دانی چه قدر بود
به خدا تو را از خوابِ نرسیده به صبح هم
بیشتر دوست دارم

بیشتر از صبح‌هایِ جمعه
عصرهایِ لواشک آلوچه
تو را از زنگ‌هایِ تفریح هم
بیشتر دوست دارم

بیشتر از خیلی
بیشتر از زیاد

من
تو را یه عالمه دوست دارم

افشین صالحی