روزهای تنهایی ام

روزهای خاموش گذشت
یکدیگر را ندیدیم
حتی رویای سراب‌گونه
ما را باهم جمع نکرد

من تنهاییم و خود را
با گام نهادن در تاریکی سرگرم می‌کنم
در پشت شیشه‌ی ضخیم و در پشت در

در تنهایی من روزها گذشت
روزهایی سرد و گذران
که ملال شک‌آلودم را با خود بردند
و در پشت در به کُندی می‌گذشتند

آیا زمان بر ما گذشت ؟
نه ، ما در بی‌زمانی فرو رفتیم
و در پهنه‌ی اوهام غرق شدیم

نازک الملائکه
 مترجم : سمانه رضایی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.