دلتنگ که می شوم

دلتنگ که می شوم
تکه ای از من
شعر می شود
به روی دفترم
خاطرات مچاله شده ی دیروزهایمان
دست و پا می زنند
و قلمم بی اراده از تو می نویسد

دلتنگت که می شوم
حس پرواز در وجودم
بال بال می زند
و فقط تو را می خواهم

دلتنگت که می شوم
چشمانم به وسعت ابر بهار می گریند
دلتنگت که می شوم
و من همیشه دلتنگ توام

انیمیت اراکس

نظرات 1 + ارسال نظر
ساحل پنج‌شنبه 8 تیر 1396 ساعت 16:38

دقایقی در زندگی هست
که دلت برای کسی آنقدر تنگ می شود
که می خواهی او را
از رویاهایت بیرون بکشی و
در دنیای واقعی بغلش کنی

گابریل گارسیا مارکز

مرسی که هستی
و هستی را رنگ می‌‌آمیزی
هیچ چیز از تو نمی‌خواهم
فقط باش
فقط بخند
فقط راه برو
نه
راه نرو
می‌ترسم پلک بزنم
دیگر نباشی

عباس معروفی


ممنونم از همراهی صمیمانه تون و شعر زیبایی که نوشتید ساحل عزیز
مانا باشید
با مهر
احمد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.