ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
نزدیکِ آمدن توست
تمام ِ زندگیم به هم ریخته
نمی دانم چه مرگم شده
نه می توانم چیزی بنویسم
نه می توانم چیزی بگویم
باید خوشحال باشم
هستم ، اما
خوشحالی ِ همراه با کلافگی
دیوانه ام کرده
از لحظه رسیدنت
شمارش معکوس رفتنت شروع می شود
هنوز نیامده ای
دلتنگم که می خواهی بروی
فهمیدم چه مرگم شده
سفر تو کوتاه است
و عُمر من ، کوتاه تر
افشین یداللهی
ابری خبر کن قاصد باران، پرستو جان!
عطری بیفشان بر حیاطِ خانه، شب بو جان!
من میهمان دارم مبادا خاک برخیزد
حالا که وقت آبروداری ست جارو جان!
اینقدر بیتابی نکن پیراهنِ نازم!
هی روی پیشانی نیا با شیطنت، مو جان!
وقتی تو میآیی در و دیوار می رقصند
انگار چیزی خورده باشد خانه بانو جان
عاشق شدن را داشتم از یاد میبردم
این شیر را بیدار کردی بچه آهو جان
در چشمهایت شیشهی عمرِ مرا داری
وقتی که میبندیش دیگر مُرده ام...کو جان؟
کو جان که برخیزم؟ تو این سهراب را کشتی
گیرم که روزی بازگردی نوشدارو جان!
مهدی فرجی
و کاش ندانى
تمام این سال ها
مرگبارترین فصلها پاییز بوده است
که بعد از تو
رو به جاده ی شمال که میروم
نه عطرِ دریا سرشار ترم میکند
نه بوییدن ساقههای برنج عاشق ترم
نه اندوه پر ابهت سبزِ جنگل ، شاعر ترم
و کاش هرگز ندانی
مشقت شبهای بی تو را مانوس شدن
مرگی ست هزار باره
محو شدنی غم انگیز
آرام آرام
بی امان
و هزار باره
نیکی فیروزکوهی
با سپاس از همراهی تون و شعر زیبایی که نوشتید دوست گرامی
موفق باشید
با مهر
احمد