ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
برایم بنویس
زیرا همهی گلهای سرخی که
به من هدیه کردی
در گلدان بلورین خود پژمردهاند
و تنها گلهای سرخ اشعارت که برایم سرودی
هنوز سر زندهاند
از همهی گلهای جهان
و همهی زمانها
تنها بوی عطر ، در اشعار باقی میماند
غاده السمان
یار مرا، غار مرا، عشق جگرخوار مرا
یار تویی، غار تویی، خواجه نگهدار مرا
نوح تویی، روح تویی، فاتح و مفتوح تویی
سینه مشروح تویی بر در اسرار مرا
.............................................
حجره خورشید تویی،خانه ناهید تویی
روضه ی امید تویی ،راه ده ای یار مرا
روز تویی، روزه تویی، حاصل دریوزه تویی
آب تویی، کوزه تویی، آب ده این بار مرا
دانه تویی ،دام تویی،باده تویی جام تویی
پخته تویی، خام تویی، خام بمگذار مرا
این تن اگر کم تندی راه دلم کم زندی
راه شدی تا نبدی این همه گفتار مرا
خوشم به بند تو ، صیدت رها ز دام مکن
رهین لطف کمند توام ، رهام مکن
تو را قسم به حریم شکیب و حرمت صبر
که با شتاب خود این عشق را حرام مکن
سر ستاره مبر زیر پای ظلمت شب
چراغ صاعقه را برخی ظلام مکن
به کینه می گسلد از امیدمان رگ و پی
تو را که گفت این تیغ در نیام مکن ؟
تو را که گفت که مگشا دریچه بر رخ گل ؟
تو را که گفت به رنگین کمان سلام مکن ؟
به غیر مهر مخواه از سرشت ویژه ی خویش
از آفتاب به جز آفتاب وام مکن
مجال عیش به قدر دمی و بازدمی است
به غیر عشق از این فرصت اغتنام مکن
هنوز مانده که یاس من و تو غنچه کند
تو را که گفت که این باغ را تمام مکن ؟
حسین منزوی
خانم منیژه عزیزاز صمیم قلب از همراهی شما و پیگیری مدوام تون ازاشعار وبلاگم کمال تشکر را دارم و قدردان مهر و محبت شما هستم
مانا باشید
با مهر
احمد