شعر خوب

شعر خوب
آتشین است چون بوسه
بُران ، چون تیغ
غرنده ، چون تندر
جهان را به روشنایی ناکجاآباد می‌‌برد
چشم‌ها را بازتر
گوش‌ها را تیزتر
دل را گشاده‌تر می‌کند
نوش‌دارویی‌ست برای
فرومایگی ، یاوه‌گویی ، بی‌خردی
گزافه‌گویی ، خوگرفتگی ، بزدلی ، تنهایی ، یک‌‌نواختی
دلواپسی و سرمای زمستان

چارلز دوکال
مترجم : مودب میرعلایی

دلم برایت تنگ می شود

دلم
دلم برای اندامت  
تنگ می‌شود
اینقدر تو را
از دست داده‌ام
که نمی‌دانم
حتی می‌توانم
برای یک‌بار
در آغوش بگیرمت ؟

گاه صدایت را
گاه عطرِ راز آلود تو را
می‌فهم‌ام

هیچ ردی هیچ اثری
از دست‌هایت
بر دستانم نیست
دلم برایت تنگ می‌شود
و فراموش کرده‌ام
با عزیزم ، عزیزم
تمرین دهم دهانم را

کنارِ من
زنی خوابیده است
چنان دور چون تو
وچنان خشمگین
چون من

چارلز دوکال شاعر بلژیکی
مترجم : نیلوفر شریفی