ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
من گاه تنها به چند تکواژه فکر میکنم
همین واژهها
تو را چهقدر دوست میدارم
و فکر چون پرنده در هوا شناور میگردد
گرد همین واژهها
تو را چهقدر دوست میدارم
سپس آهسته چون مرمر سپید شفاف میگردم
هنگام که فکر میکنم
تو را چهقدر دوست میدارم
گاه میایستم و با ترس به پشت سر نگاه میکنم
آیا کسی میداند که تو را دوست میدارم
و بعد لحظهها چون اشک قطرهقطره میچکند
و روز چشم میگردد
چشمی همیشه بارانی
چشمی که شب نیز خواباش نمیبرد
خشک نمیگردد
چشمی که خیره مینگرد
به همیشه از دست رفتگان
چشمی که نمیخوابد
و به کار روزانهاش وفادار است
آه تو را چقدر دوست میدارم
دوست میدارم
برتوس آفیس شاعر هلندی
مترجم : اکبر ایلبیگی