ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
دلپذیر و خطیر
رخسارِ عشق
شبی بر من نمایان شد
از پسِ روزی بس بلند
پنداری تیراندازی بود
با کماناش
یا نوازندهای
با کمانچهاش
نمیدانم
هیچ نمیدانم
تمام آنچه میدانم
این است که به من زخم زد
شاید با پیکانی
شاید با ترانهای
تمام آنچه میدانم
این است که به من زخم زد
زخمی به قلب
و تا ابد
سوزنده فزون از حد سوزندهست
زخمِ عشق
ژاک پرهور
مترجم : غزال صحرایی